اخبار

به آموزشگاه صنایع غذایی پانیذ با مدیریت و مربیگری سمیرا جنت دوست وابسته به سازمان فنی و حرفه ای کل کشور در سال 1372 به عنوان اولین آموزشگاه رشته صنایع غذایی در استان آذربایجان شرقی (شهر تبریز) شروع به کار نمود و در سال 1385 شعبه دوم آموزشگاه در شهر تهران و تحت نظر سازمان آموزش فنی و حرفه ای استان تهران افتتاح گردید.

زینب آرمند، مترجم کتابهای پانیذ از تجارب خود میگوید:

رسالت انتقال فرهنگها بر عهده مترجم متعهد است

 

آرمند: انتقال دستاوردهای یک مربی، محقق یا مولف به سایر ملل مسئولیت بسیار سنگینی است. در این زمینه علاوه بر توانمندی، علاقه و آگاهی مترجم از حوزه تخصصی متنی که در اختیار دارد، اهمیت بسیار بالایی در انتقال مفاهیم و در پی آن انتقال فرهنگها دارد.

 

زینب آرمند، متولد سال 1362 هجری-شمسی، دارای مدرک کارشناسی ادبیات انگلیسی از دانشگاه شهیدبهشتی و کارشناسی ارشد مترجمی زبان انگلیسی از دانشگاه آزاد تهران، سابقه بیش از یازده سال ترجمه مقالات و کتاب در رشتههای اجتماعی، پزشکی، ورزشی، هنری و آشپزی دارد.

وی در گفتوگو با خبرنگار پانیذ صفحاتی از تجارب خود در عرصه ترجمه کتاب را ورق میزند:

-         به عنوان مترجم و ویراستار کتابهای پانیذ چه ویژگیهایی در این آثار مشاهده کردید که این کار را پذیرفتید؟

پیش از آشنایی با انتشارات پانیذ مهر ایرانیان، تجربه کاری در زمینه متون آشپزی نداشتم. قبل از شروع همکاریام با سمیرا جنتدوست، مربی و مولف کتابهای آشپزی پانیذ، یکی از تالیفات وی به نام "آشپزی سنتی" به صورت دو زبانه به چاپ رسیده بود که انتخاب من را راحتتر میکرد؛ چراکه میتوانستم نمونه کاملی از این نوع کار را مشاهده کنم.

ازآنجایی که درباره کارهایی که انتخاب میکنم به شدت ایدآلگرا، نکتهبین و حساس هستم، نخستین چیزی که در بررسی کتابهای موسسه پانیذ نظرم را جلب کرد، منحصربهفرد بودن این آثار از نظر دستورات کتاب، محتوا، عکاسی و طراحی آن بود. باور نمیکردم در ایران کتابی چنین نفیس در زمینه آشپزی به چاپ رسیده باشد. تمامی این عوامل موجب شد بدون آنکه اطلاعاتی درباره آشپزی داشته باشم، این کار را بپذیرم و میدانستم از عهده آن بر خواهم آمد.

-         این آثار را در مقایسه با سایر کتابهای آشپزی ایرانی و خارجی چگونه ارزیابی میکنید؟

کتابهای آشپزی که در ایران تولید و منتشر شدهاند هیچکدام از نظر کیفی در سطح کتابهای پانیذ نیستند و به همین دلیل شاید نتوانم مقایسه خوبی از آنها داشته باشم. اغلب کتابهای این رشته در ایران، ترجمههای سطحی از کتابهای ضعیفخارجیاند. که بدون بررسی دقیق و ایجاد اصلاحات عملی در قالب کتابهایی بیکیفیت گردآوری شدهاند و دستورات دقیق و قابلاستفادهای برای خوانندگان ندارند. اما درباره کتابهای آشپزی خارجی باید بگویم که کتابهای پانیذ واقعاً همه استانداردهای جهانی از نظر یک کتاب آشپزی کاربردی را در بر دارد. در نمایشگاه فرانکفورت امسال که بعنوان مترجم و مسئول فروش کپیرایت با انتشارات پانیذ همراه بودم، با بزرگترین ناشران جهانی کتابهای آشپزی آشنا شدهام و صحبت کردم. بدون استثنا همه آنها با دیدن کتابهای سمیرا جنتدوست، از سلیقه و دقت به کار رفته سر ذوق آمدند و از اینکه چنین کتابهایی در ایران تولید شدهاند تعجب میکردند. از نظر من نحوه ارایه نیز نقش بسیار مهمی بر مخاطب دارد. بهترین کتابها اگر بیکیفیت ارایه شوند، اثر مثبتی بر جای نخواهند گذاشت و باتوجه به چیزی که از نزدیک در فرانکفورت شاهد آن بودم، کیفیت آثار سمیرا جنتدوست در حد آثار بهترین ناشران اروپایی و امریکایی و حتی در بسیاری موارد بهتر از آنهاست.

-         به نظر شما، کتابهای آشپزی و شیرینیپزی که در ایران تالیف، ترجمه و منتشر میشوند، از نظر ابداع و کاربردی بودن در چه مرتبهای از ارزش محتوایی قرار دارند؟

متاسفانه همان مشکلی که در تالیف و ترجمه آثار ادبی در ایران وجود دارد در حوزه آشپزی هم به چشم میخورد. ادبیات ملل مختلف به وفور در کشور ما ترجمه شده و در اختیار علاقهمندان قرار میگیرد و حتی گاهی از یک کتاب خاص شاهد چندین ترجمه هستیم اما تلاش چندانی برای معرفی ادبیات ایران به جهان دیده نمیشود. در کتابهای آشپزی هم وضعیت به همین منوال است. فرهنگ غذایی کشورهای دیگر به صورت کتابهای مختلف و متنوع به فارسی ترجمه و منتشر شده است اما به جز کتابهای خانم جنتدوست، هیچ کتاب خوبی در حوزه آشپزی از ایران به زبانهای دیگر ترجمه نشده تا به انتقال فرهنگ ایرانی که آشپزی بخشی از آن است، کمک شود. به جرات میتوانم بگویم من تنها مترجم این رشته در ایران هستم که مسئولیت معرفی این فرهنگ را بر دوش خودم احساس میکنم. تالیفات سمیرا جنتدوست تنها کتابهای آشپزی هستند که کپیرایت (حق تالیف) آنها به کشورهای مختلف عرضه شده و خوشبختانه باوجود کیفیت بالای این دستورغذاها و خلاقیت و نوآوری این مولف، معرفی خوبی از فرهنگ ما خواهد بود.

متاسفانه ناشران این حوزه کمیت را فدای کیفیت میکنند و ازآنجا که همه مردم به این کتابها نیاز دارند، بازار این کتابها بسیار خوب است و همین مساله باعث میشود ناشران بدون در نظر گرفتن اهمیت کاربردی و عملی بودن، دستورغذاهایی را چاپ و منتشر کنند که اغلب ترجمهای ضعیف است و کسی بر اساس آن قادر به آشپزی کردن نخواهد بود.

-         از سختیها و شیرینیهای کار ترجمه کتابهای این حوزه بگویید؟

ترجمه در حوزه آشپزی برای من که هیچ آشنایی با این رشته نداشتم و حتی درست کردن سادهترین غذاها را هم تجربه نکرده بودم، واقعاً کار سختی بود. امروز بعد از گذشت پنج سال از شروع کارم در این رشته، هنوز هم زمان کافی برای عملی کردن این آموختهها پیدا نکردهام، اما از نظر تئوری آنقدر در این رشته قوی شدهام که شاید بتوانم سوالات بسیاری از مخاطبان کتابها را به تنهایی پاسخ دهم. معتقدم که مترجم باید یک محقق باشد. کسی که بدون هیچ اطلاعاتی شروع به ترجمه متنی کند، مترجم موفقی نخواهد بود. من قبل از شروع به ترجمه هر نوع دستورغذا، درباره آن تحقیق میکنم؛ از مواد به کار رفته تا روشهای پخت و آمادهسازی آن. بسیاری اوقات وقتی خانم جنتدوست میخواهند دستورغذای جدیدی را آماده کنند، کنارشان میایستم، به روشهای پخت و آمادهسازیآن دستور دقت میکنم و ایشان آنقدر در کار خود دقیق و حساس هستند که به سادهترین سوالات من با حوصله زیاد پاسخ میدهند. در مواردی که به مولف دسترسی نداشتم، تاحدی درمورد آن  موضوع مطالعه میکردم تا پاسخ را پیدا کنم. به جرات میتوانم بگویم، باوجود تمام سختیهای ترجمه این کتابها برای کسی که آشپزی نمیداند، اینها خوشمزهترین متونی هستند که تابحال کار کردهام و نقطه مثبتی که ترجمه دستورات غذاها و شیرینیها دارد این است که حس چشایی شما همیشه در حال تقویت شدن است.

-     یک ترجمه خوب و تخصصی از کتابهای آشپزی چه تاثیری در میان مخاطبان به ویژه در سایر ملل دارد؟ (ویژگیهای یک ترجمه موفق)

از دیدگاه من یک ترجمه موفق در حوزه آشپزی ترجمهای است که ضمن حفظ سادگی و روان بودن متن، تا بالاترین حد ممکن به نویسنده کتاب وفادار باشد. مسئله وفاداری به نویسنده، در کتابهای آشپزی اهمیت بیشتری پیدا میکند. اینجا ما با جملاتی سر و کار داریم که عده زیادی میخواهند بعداً آن را به صورت عملی تجربه کنند. کوچکترین اشتباه در ترجمه میتواند نتیجه کار این افراد را به کلی خراب کند. اگر مترجم درک درستی از متن مبدا نداشته باشد یا اصطلاحات و الفاظ صحیح را در زبان مقصد نشناسد، ترجمه او به هیچ عنوان قابل استفاده نخواهد بود. در متون حوزه آشپزی، برخلاف متون ادبی که دست مترجم برای رساندن مفهوم بازتر است، مترجم باید همه تلاش خود را به کار گیرد که به دقیقترین شکل ممکن مفهوم را به مخاطب برساند و بدون تردید چنین ترجمه دقیق و استواری از دستورات غذایی مورد استقبال و استفاده مردم دیگر در سراسر جهان قرار خواهد گرفت و اعتبار نویسنده را نیز حفظ خواهد کرد.

-      بسیاری معتقدند در هنر ترجمه به واسطه تغییر دایره معانی واژگان، مفاهیم تا حد زیادی تغییر میکنند، آیا در ترجمه کتابهای آشپزی هم این اتفاق رخ میدهد؟

همانطور که در پاسخ سوال بالا مطرح کردم، در ترجمه آشپزی به هیچ عنوان تغییر مفهوم جایز نیست. مولف کتاب، دستورغذایی را با ابتکار، تحقیق و تجربه خود تنظیم کرده است. وقتی این مولف میخواهد دستورغذاهای ابداعی خود را به ملل دیگر بشناساند، مسئولیت بسیار سنگینی بر عهده مترجم است. ناتوانی مترجم برای انتقال این دستورغذاها به زبان دیگر، نه تنها مولف و زحمات او را زیر سوال میبرد، بلکه در دستوراتی که بخشی از فرهنگ غذایی یک ملت است، معرفی درستی به مردم کشورهای دیگر ارائه نشده و حتی آنها را نسبت به غذاها و این فرهنگ غذایی بدگمان و بیعلاقه میکند. درحالیکه اگر مترجم بتواند به خوبی از پس مسئولیت خود برآید، این فرهنگ غذایی به بهترین صورت معرفی شده و مردم زبانها و فرهنگهای دیگر را به سمت فرهنگ ما میکشاند.

-         آینده این حرفه را چگونه میبینید؟

به اعتقاد من اگر ترجمههای رشته آشپزی از زبانهای دیگر به فارسی کاربردیتر شود، یعنی دستورغذاها قبل از چاپ، تست شده و توسط فردی متخصص اصلاح شوند، به انتقال فرهنگ غذایی کشورهای دیگر به ما کمک خواهد کرد. همچنین ناشران بیشتری باید بر انتقال فرهنگ غذایی خودمان به کشورهای خارجی تمرکز کنند تا شاید روزی همانطور که غذاهای ایتالیایی، چینی یا هندی در تمام دنیا شناختهشدهاند، غذای ایرانی در رستورانها و سر میز غذای فرنگیها دیده شوند.

Bookmark and Share
 
 
 
 
تصویر تائیدیه
ارسال
نظرات
یاسمن قاسمی راد1393/12/18 21:44:12
میشه قهوه نریخت
### پاسخ ###
سلام دوست عزیز لطفا سواتان را زیر دستور مورد نظرتان قرار دهید.با تشکر